به گزارش برنا؛ تأثیرات و معجزات زیادی با خواندن زیارت عاشورا و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام انجام شده است. شاید بسیاری از ما در زندگی روزمره خودمان با مشکلاتی مواجه شدیم و یا حاجتهایی داشتهایم که با توسل به امام شهیدمان و خواندن زیارت عاشورا، گره از کارهایمان باز شده و راه نجات را پیدا کردهایم.
این نجات و گرهگشایی که از سوی کرامت و عنایت امام حسین (ع) برای اتفاق میافتد، سابقه طولانی دارد. به طوری که علمای دین و دانشمندان اسلامی در بسیاری از بحرانها و گرفتاریهای مردم، آنها را به خواندن زیارت عاشورا متوجه میکردند و اتفاقاً گرههای زیادی از زندگی دنیایی و اخروی مردم باز شده است.
با ما همراه باشید تا با مرور بخشهایی از بیانات گهربار آیتالله العظمی محمدتقی بهجت رحمهالله علیه، به بررسی تأثیرات عظیم زیارت عاشورا در کلام این عالم ربانی و عبد صالح خدا پرداخته است. لازم به توضیح است که این بخش از سخنان آیتالله بهجت، به تائید دفتر معظم له رسیده است.
مگر ثواب زیارت سیدالشهدا از ما مذخور نیست؟! ما میدانیم چه خبر است؟! میدانیم روایاتی را که درباره زیارات سیدالشهدا در نیمه شعبان و در شب عاشورا و اینها هست، به کجاها رسیده؟! هیچ میتوانیم بگوییم «کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِه؛ کسی که امام حسین علیه السلام را در حالی زیارت کند که به حق آن حضرت متوجه است، گویا خداوند را در عرش زیارت کرده است» یعنی چه؟!
یا مثلاً [اینکه در احادیث درباره] زیارت عاشورا آمده «جَاءَ یَوْمَ القِیَامَة مُلَطَّخاً بِدَمِهِ فِی اصْحَابِ الحُسَیْنَ» (در روز قیامت آغشته به خون خود در میان اصحاب حسین علیه السلام محشور میشود). سید بن طاووس از این هم بالاتر نقل کرده است «مُلَطَّخاً بِدَمِ الحُسَیْنِ» (آغشته به خون حسین علیه السلام محشور میشود).
چه عرض بکنیم؟! ما اینها را میفهمیم؟! چیست که ثوابش برای ما مذخور نیست؟ همین بکاء (گریه) برای سیدالشهدا علیه السلام ثوابش چیست؟! میتوانیم برایش حدی که دیگر از آن بالاتر نیست بگوییم؟! حدی نیست که!
به حدی است بکاء که [در روایت] میگوید همین که اشک مختصری آمد، اذن دخول سیدالشهدا است و چهبسا جاهای دیگر هم [بنا به] الغاء خصوصیت، همین باشد؛ «الدَّمْعَةُ عَلامَةُ الْاِذْنِ»؛ داخل بشو. از چشم من اشک بیاید، چه ربطی دارد به اینکه آنها اذن دادهاند؟! هیچ معلوم است که چه هست قضایا؟!
در قضیه تحریم تنباکو، علمای اصفهان نامهای برای مرحوم میرزا نوشتند که مضمون آن این بود که مردم چندان از فتوای شما استقبال نکردند. حامل نامه، آقای حاج آقا منیر نزد آخوند ملا فتح علی سلطان آبادی رحمهالله میرسد، ایشان میفرماید: نامهای با خود داری که در آن چنین و چنان نوشته شده است و تمام نامه را از اول تا آخر برای حامل نامه و در حالی که نامه در جیب او بود، میخواند!
سپس حاج آقا منیر، حامل نامه، از ایشان خواهش میکند که عملی به او یاد دهند. ایشان میفرماید: شما بحر مواج هستید. تا اینکه بعد از خواهش و التماس میفرمایند: سه چیز را مواظبت کنید و خود ایشان هم به این سه امر مواظبت میکرده است:
خدا اعجاز انبیا، اوصیا، اولیا و علما را هم اگر مصلحت بداند، ظاهر میکند؛ کما اینکه در سامره کرد. کأنه همه در معرض طاعون بودند و همهگیر شده بود. آقا سید محمد فشارکی رضوانالله علیه با آن کراماتش و مقامات علمیه و عملیه، گفت: «من بر همه شیعه حکم میکنم که سه روز روزه بگیرند ـ البته روزه مظنونم است و یقینی نیست ـ و در این سه روز، زیارت عاشورا را بخوانند؛ خداوند به واسطه این کارشان، این بلا را از شیعه رفع میکند.»
اهل سامرا دیدند فوج فوج از غیر شیعه وفات میکنند، ولی یک نفر از شیعه وفات نمیکند. البته یک نفر در تمام جمعیت شیعه وفات کرد، ولی نه به طاعون. یک پارهدوزی به یک مرض دیگری وفات کرد والا احدی به طاعون وفات نکرد و اینها تعجب کردند که این چه بلایی است که مخصوص غیر شیعه است و فوج فوج از غیر شیعه، به طاعون وفات میکنند.
لذا آنها میآمدند در صحن عسکریین علیهم السلام و میگفتند: «یَا عَلِیٌ الهَادِی، نُسَلِّمُ عَلَیْکَ، مِثْلْ مَا یُسَلِّمُ الشِیعَة»؛ هر طوری که شیعه سلام میکنند، ما هم به همان نیت و همان طور سلام میکنیم، درباره ما هم شفاعت بکن، کما اینکه شیعه را میبینیم که با طاعون کشته نمیشوند. کأنه در طاعون نوشته شده بود: «برای غیر شیعه». این هم از اعجاز است.
ملاحظه میکنید؟ با اینکه حقانیت روشن بود، ولی ایمان نمیآوردند و ریشه مطلب را که زیارت عاشورا بود، دنبال نمیکردند.